فلسفه و نظریة ادبی تأملی در انحای ادای سهم فلسفه به نظریة ادبی

Authors

امید همدانی

abstract

ماهیت نظرورزانة نظریة ادبی و پیوند آن با فلسفه به ویژه در زمانة ما به طرق گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله بی آنکه پژوهشی پیشینی درباب انحای پیوند میان فلسفه و نظریة ادبی باشد، سعی در روشن کردن پسینی ادای سهم فلسفه به نظریة ادبی دارد و می کوشد نشان دهد فلسفه- برخلاف نظرگاه عمل گرایانة رورتی که معتقد است چیزی به نام بنیادهای عینی معنا یا تفسیر وجود ندارد که اندیشة فلسفی روشنگر آن باشد و از همین رو نیازی نیست تا نظریه پردازان ادبی، عمیقاً فلسفه را کاشف و روشنگر مباحث نظریة ادبی به شمار آورند- چگونه می تواند به نظریة ادبی مدد رساند. نویسنده به دنبال موجّه کردن این نظرگاه است که فلسفه دست کم می تواند به چهار طریق عمده و در چهار مسئله، ادای سهمی به نظریة ادبی داشته باشد و درواقع کل مقاله بسط و تبیین این چهار مسئله است: 1. فلسفه به مثابة نظریه ای درباب جایگاه هستی شناختی ادبیات و همچون گشایندة راهی به سوی درک و فهم وضع هستی شناختی متون ادبی؛ 2. رفتارگرایی فلسفی و حلّ مسئلة رسیدن به ذهن مؤلف؛ 3. فلسفه به مثابة پژوهشی در بنیادهای نظریة ادبی که می تواند به درک و فهم بهتر بنیادهای نظریة ادبی منتهی شود؛ 4. فلسفه به مثابة رویکردی انتقادی به نسبیت معرفتی ناشی از نظریه های ادبی مدرن. در پایان بحث، نویسنده نتیجه می گیرد که با پذیرش دخالت فلسفه در همین چارچوب هم دلایل کافی برای نپذیرفتن نظرگاه رورتی وجود دارد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

درآمدی بر نظریة گونه های ادبی

در این مقاله، موضوعات اصلی و جستار مایه های نظریۀ «گونه های سخن» و «گونه های ادبی» بررسی و تحلیل می شوند. این گزاره ها عبارت اند از: 1- گونه الگوی کنش گفتاریِ مکرر است که باعث تولید گفتار در موقعیت های مشابه می شود و گونه ها صرفاً ساختارهایی برای رده بندی متون نیستند؛ 2- هر نوع گفتاری وابسته به گونه یا گونه های ویژه ای است و یک فرد خود به تنهایی نمی تواند گونه ای بیافریند که سابقه و پیشینه ای ندا...

full text

نظریة ادراکات اعتباری و فلسفه های مضاف

نظریة ادراکات اعتباری نظریه ای ابداعی و ابتکاری است که به واسطة لوازم و استلزاماتش در حوزة ادراکات عملی یا به تعبیر سنتی حکمت عملی، سرشت و سرنوشت جدیدی می یابد. این نظریه با مطرح ساختن تبیینی خاص از نحوة شکل گیری دانش های عملی انسان در تعامل با واقعِ زیستی و روانی انسان با محیط طبیعی و اجتماعی او، دست مایه و زمینة فربهی را برای گشایش افق های نظری جدید در فلسفه های به اصطلاح مضافی هم چون فلسفة اخ...

full text

تأملی در فلسفه سیاستگذاری عمومی

بازسازی فلسفی سیاست گذاری عمومی و اهمیت تاکید بر زیست جهان و زندگی روزمره در تدوین سیاست‌ها دو موضوع اصلی این مقاله را تشکیل می‌دهد. بنابر استدلال نویسنده، به دلایل متعدد سیاست گذاری عمومی نمی‌تواند از فلسفه فارغ باشد و براساس سه مولفه اصول، ارزش و دانش این موضوع را بررسی می‌کند. به علاوه، سیاست گذاری عمومی برای بازاندیشی در مبانی خود پیوسته به فلسفه مراجعه می‌کند. با توجه به این نکته‌ها می‌توا...

full text

ساختار شکل‌گیری معنا در سورة کافرون به‌مثابة اثری ادبی از دیدگاه نظریة ساختارگرایی

این مقاله می‌کوشد نظم حاکم بر کاربست عناصر زبانی در متن سورة کافرون را کشف کند. با این هدف، سؤال این است که متن سورة کافرون به‌مثابة یک اثر ادبی در قالب چه ساختار زبانی تنظیم شده است و معانی موجود در این متن، در چه ساختاری ارائه شده‌اند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن سوره از دیدگاه نظریة ساختارگرایی، با استفاده از ایدة تقابل‌های دوگانه و محورهای هم‌نشینی و جانشینی مطالعه می‌شود. روش مطالعه، تحلیلی...

full text

ساختار شکل گیری معنا در سورة کافرون به مثابة اثری ادبی از دیدگاه نظریة ساختارگرایی

این مقاله می کوشد نظم حاکم بر کاربست عناصر زبانی در متن سورة کافرون را کشف کند. با این هدف، سؤال این است که متن سورة کافرون به مثابة یک اثر ادبی در قالب چه ساختار زبانی تنظیم شده است و معانی موجود در این متن، در چه ساختاری ارائه شده اند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن سوره از دیدگاه نظریة ساختارگرایی، با استفاده از ایدة تقابل های دوگانه و محورهای هم نشینی و جانشینی مطالعه می شود. روش مطالعه، تحلیلی...

full text

نظریة تمثیل ـ تأویل در اندیشة فارابی به‌مثابة ابزاری زبانی برای پیوند دین و فلسفه

دیدگاه فارابی دربارة پیوند دین و فلسفه را می‌توان در دو مقام پدیداری، و فهم مورد بررسی قرار داد؛ نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری از حیثیات مختلفی تشکیل شده است که در برخی دین و فلسفه واحد هستند و در برخی دیگر فلسفه مقدم بر دین است. در این مقام دین و فلسفه از حیث منشأ، فاعل شناسا و مسائل واحد هستند، اما فلسفه از حیث زبان و زمان بر دین مقدم است. بر اساس گذار فارابی از رویکردی طبیعی به رویکردی وح...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
فصلنامه نقد ادبی

Publisher: دانشگاه تربیت مدرس

ISSN 1735-000X

volume 5

issue 17 2012

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023